Tuesday, March 25, 2008

قصه جدایی ما آدم ها قصه دوری ماست از خودمون

اگه دستم به جدایی برسه
اونو از خاطره ها خط می زنم
از دل تنگ تمومه ادم ها
از شب و روز خدا خط می زنم

وقتی گاهی من و دل تنها می شیم
حرفهای نگفتنی را میشه دید
میشه تو سکوت بین ما دوتا
خیلی از ندیدنی ها رو شنید
قصه جدایی ما آدم ها
قصه دوری ماست از خودمون
دوری من و تو از لحظه عشق
قصه سادگی گمشدمون

جدایی همیشه سخته ولی گاهی با یه خداحافظی بخش بزرگی از وجودتو جا میذاری........ دیروز وقتی برای آخرین بار تو چشات نگاه کردم خیلی سعی کردم که بغضم رو فرو بدهم و اشک نریزم ، چون قول داده بودم ... .اما همینکه قطار حرکت کرد دیگه اختیار اشکایی که تا فرودگاه نتونستم جلوشونو بگیرم دست خودم نبود؛ تازه اون موقع بود که دیدم دیگه نمیتونم خودمو گول بزنم و باید باور کنم ....... کاش فرصت دیگه ای بود ، کاش فاصله ها وحود نداشت
دلم هواتو کرده ، دلم برات تنگه.......!!!ا

1 comment:

hoda said...

گاهی اینقدر به فکر بهتر کردن رابطمون هستیم که نه تنها همه ی زیبایی هاشو بلکه وجودشو از بین می بریم .
گاهی اینقدر به فکر هدفی که داریم هستیم که همه چیمونو به پاش می ذاریمو وقتی به هوش میایم که می بینیم تهای تنهائیم .
هدا
http://mane-azad.blogfa.com/