آنجا كه كشتن عاطفه فرهنگ ميشود
دلها براي مردن گل سنگ ميشود
من بيصدا به ياد خودم ساز ميزنم
آري دلم براي خودم تنگ ميشود
دلها براي مردن گل سنگ ميشود
من بيصدا به ياد خودم ساز ميزنم
آري دلم براي خودم تنگ ميشود
منم اون خاک بي حاصل کوير خشک و تب ديده همون که عمريه تنهاست از اين غربت نترسيده.....
No comments:
Post a Comment